صاحب الزمان(عج)

دینی ، مذهبی ، احادیث ، اخبار روز و اخبار شهر جهرم
گفتگو با یک زائر جهرمی پیاده روی اربعین :: صاحب الزمان(عج)

صاحب الزمان(عج)

دینی ، مذهبی ، احادیث ، اخبار روز و اخبار شهر جهرم

صاحب الزمان(عج)

دینی ، مذهبی ، احادیث ، اخبار روز و اخبار شهر جهرم

توجه: در این وبلاگ بیشتر مطالبی که نوشته می شود شخصی است. لطفاً به دید خبری به آن ننگرید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

گفتگو با یک زائر جهرمی پیاده روی اربعین/ شفایم را از آقا گرفتم

سالها دچار سرطان بودم، تومور داشتم، پس از زیارت امام حسین(ع) دیگر نیاز به دارو و شیمی‌درمانی پیدا نکردم.

روزهای مانده به اربعین حسینی(ع)، جاده نجف ــ کربلا هر ساعت شلوغ‌تر می‌شود، انبوه جمعیت به‌قدری زیاد است که گام برداشتن نیز به‌کُندی صورت می‌پذیرد، ولی به‌واقع ساعت در جاده عاشقان متوقف شده است، در حال هوای تهیه گزارش و عکاسی هستی که زائر جوانی به پایگاه درمانی مراجعه می‌کند، سراغ یکی از آشنایانش را می‌گیرد، پس از احوال‌پرسی با یکی از اقوامش که از پزشکان است، به دیگران نیز معرفی می‌شود، عنوان می‌کند که از اهالی جهرم شیراز است و با کاروانشان که 86 نفر هستند برای راه‌پیمایی به‌سوی کربلا برای زیارت اربعین آمده است.

 برای مطالعه بقیه مطالب به ادمه مطلب بروید

 

سرطانی که دیگر بیمار نیست/ معجزاتی از جنس عشق

 

از حال و هوای راه‌پیمایی از او می‌پرسی که واقعاً این راه‌پیمایی برای او چه فوایدی داشته که می‌گوید: «من دو سال است به این راه‌پیمایی می‌آیم، من شفایم را از آقا گرفتم، سالها دچار سرطان بودم، تومور داشتم، پس از زیارت امام حسین(ع) دیگر نیاز به دارو و شیمی‌درمانی پیدا نکردم، فقط برای آخرین بار، یک ماه پیش پس از مدتها برای چکاپ نزد پزشکم رفته بودم، باور نمی‌کرد که من همان بیمار مبتلا به سرطان هستم، اصلاً راه‌پیمایی برای بیمار مبتلا به سرطان سم است در حالی که برخی از همراهان کاروانمان با خودرو مسیری را می‌آیند ولی من تمام مسیر را پیاده می‌روم».

 

 

درآوردن بندکفش تا پذیرایی در مجلل‌ترین اتاق‌های خانه‌های حلبی

 

با همان لهجه جهرمی اتفاقات شیرینی را از پذیرایی و استقبال شیعیان عراق برای زائران حسینی در دل دارد و عنوان می‌کند: من با کاروانمان دو سال است به این راه‌پیمایی می‌آییم، چیزهای خیلی جالبی دیدم، مثلاً فردی بود که پس از عبور از مرز مهران ما را به منزلش برد، شاید باورتان نشود، حتی اجازه نداد ما کفشهای‌مان را در بیاوریم بلکه بچه‌هایش آمدند و بندهای کفشمان را باز کردند، و این در شرایطی بود که زندگی این مرد با خانواده‌اش در یک خانه حلبی بود، در حالی که در اتاقی از ما پذیرایی کرد که فوق العاده مجلل بود و وقتی از او پرسیدم: چرا دیگر نقاط منزلت به این شکل نیست؟ به ما گفت: این اتاق زائران اربعین حسین(ع) است و حتی در طول سال هم خانواده‌اش از این اتاق استفاده نمی‌کنند.

 

 

میزبانانی که به میهمانانشان پول می‌دهند

 

جوان همچنان که با شور خاصی از اتفاقات بین راه نجف ــ کربلا می‌گفت به اتفاقات دیگری نیز اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: مرد عربی که ما را به منزلش دعوت کرده بود فردای روزی که شب را در منزلش بودیم برای بدرقه یک بسته نایلونی پُر از پول عربی و ایرانی جلوی‌مان گرفت و می‌گفت: "هرچقدر می‌خواهید بردارید، شما مسافرید، شاید پول لازم داشته باشید"، حتی نوع سیم کارت‌های‌مان را هم پرسید که هرکس که سیم‌کارت «آسیاسل و یا زَین» داشت برایش شارژ تهیه کرده بود تا بتوانیم با خانواده‌مان تماس بگیریم.

 

 

پس‌اندازهای اربعینی

 

وقتی هم از آنان سؤال می‌کردیم: این هزینه‌ها را چگونه تأمین می‌کنید؟ می‌گفتند که پول یک سال زندگی‌شان را از اربعین امسال تا اربعین سال دیگر جمع می‌کنند تا در طول ایام اربعین برای زائران هزینه کنند، و حتی عنوان می‌کردند تا زمانی که مدت اقامت هر زائری در پاسپورتش در عراق اعتبار داشته باشد به‌عنوان زائر امام حسین از وی پذیرایی می‌کنند.

 

 

سفری از آمریکا تا اربعین کربلا

 

جوان جهرمی که زمانی مبتلا به سرطان بود از هر روز و شب ایام اربعین خاطرات دارد، از یکی از اقوامش می‌گوید که در آمریکا است و مبتلا به MS است و به وی نیز توصیه کرده است که حتماً برای سال آینده به کربلا بیاید.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

صاحب الزمان(عج)

دینی ، مذهبی ، احادیث ، اخبار روز و اخبار شهر جهرم

توجه: در این وبلاگ بیشتر مطالبی که نوشته می شود شخصی است. لطفاً به دید خبری به آن ننگرید

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

گفتگو با یک زائر جهرمی پیاده روی اربعین/ شفایم را از آقا گرفتم

سالها دچار سرطان بودم، تومور داشتم، پس از زیارت امام حسین(ع) دیگر نیاز به دارو و شیمی‌درمانی پیدا نکردم.

روزهای مانده به اربعین حسینی(ع)، جاده نجف ــ کربلا هر ساعت شلوغ‌تر می‌شود، انبوه جمعیت به‌قدری زیاد است که گام برداشتن نیز به‌کُندی صورت می‌پذیرد، ولی به‌واقع ساعت در جاده عاشقان متوقف شده است، در حال هوای تهیه گزارش و عکاسی هستی که زائر جوانی به پایگاه درمانی مراجعه می‌کند، سراغ یکی از آشنایانش را می‌گیرد، پس از احوال‌پرسی با یکی از اقوامش که از پزشکان است، به دیگران نیز معرفی می‌شود، عنوان می‌کند که از اهالی جهرم شیراز است و با کاروانشان که 86 نفر هستند برای راه‌پیمایی به‌سوی کربلا برای زیارت اربعین آمده است.

 برای مطالعه بقیه مطالب به ادمه مطلب بروید

 

سرطانی که دیگر بیمار نیست/ معجزاتی از جنس عشق

 

از حال و هوای راه‌پیمایی از او می‌پرسی که واقعاً این راه‌پیمایی برای او چه فوایدی داشته که می‌گوید: «من دو سال است به این راه‌پیمایی می‌آیم، من شفایم را از آقا گرفتم، سالها دچار سرطان بودم، تومور داشتم، پس از زیارت امام حسین(ع) دیگر نیاز به دارو و شیمی‌درمانی پیدا نکردم، فقط برای آخرین بار، یک ماه پیش پس از مدتها برای چکاپ نزد پزشکم رفته بودم، باور نمی‌کرد که من همان بیمار مبتلا به سرطان هستم، اصلاً راه‌پیمایی برای بیمار مبتلا به سرطان سم است در حالی که برخی از همراهان کاروانمان با خودرو مسیری را می‌آیند ولی من تمام مسیر را پیاده می‌روم».

 

 

درآوردن بندکفش تا پذیرایی در مجلل‌ترین اتاق‌های خانه‌های حلبی

 

با همان لهجه جهرمی اتفاقات شیرینی را از پذیرایی و استقبال شیعیان عراق برای زائران حسینی در دل دارد و عنوان می‌کند: من با کاروانمان دو سال است به این راه‌پیمایی می‌آییم، چیزهای خیلی جالبی دیدم، مثلاً فردی بود که پس از عبور از مرز مهران ما را به منزلش برد، شاید باورتان نشود، حتی اجازه نداد ما کفشهای‌مان را در بیاوریم بلکه بچه‌هایش آمدند و بندهای کفشمان را باز کردند، و این در شرایطی بود که زندگی این مرد با خانواده‌اش در یک خانه حلبی بود، در حالی که در اتاقی از ما پذیرایی کرد که فوق العاده مجلل بود و وقتی از او پرسیدم: چرا دیگر نقاط منزلت به این شکل نیست؟ به ما گفت: این اتاق زائران اربعین حسین(ع) است و حتی در طول سال هم خانواده‌اش از این اتاق استفاده نمی‌کنند.

 

 

میزبانانی که به میهمانانشان پول می‌دهند

 

جوان همچنان که با شور خاصی از اتفاقات بین راه نجف ــ کربلا می‌گفت به اتفاقات دیگری نیز اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: مرد عربی که ما را به منزلش دعوت کرده بود فردای روزی که شب را در منزلش بودیم برای بدرقه یک بسته نایلونی پُر از پول عربی و ایرانی جلوی‌مان گرفت و می‌گفت: "هرچقدر می‌خواهید بردارید، شما مسافرید، شاید پول لازم داشته باشید"، حتی نوع سیم کارت‌های‌مان را هم پرسید که هرکس که سیم‌کارت «آسیاسل و یا زَین» داشت برایش شارژ تهیه کرده بود تا بتوانیم با خانواده‌مان تماس بگیریم.

 

 

پس‌اندازهای اربعینی

 

وقتی هم از آنان سؤال می‌کردیم: این هزینه‌ها را چگونه تأمین می‌کنید؟ می‌گفتند که پول یک سال زندگی‌شان را از اربعین امسال تا اربعین سال دیگر جمع می‌کنند تا در طول ایام اربعین برای زائران هزینه کنند، و حتی عنوان می‌کردند تا زمانی که مدت اقامت هر زائری در پاسپورتش در عراق اعتبار داشته باشد به‌عنوان زائر امام حسین از وی پذیرایی می‌کنند.

 

 

سفری از آمریکا تا اربعین کربلا

 

جوان جهرمی که زمانی مبتلا به سرطان بود از هر روز و شب ایام اربعین خاطرات دارد، از یکی از اقوامش می‌گوید که در آمریکا است و مبتلا به MS است و به وی نیز توصیه کرده است که حتماً برای سال آینده به کربلا بیاید.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی