روایتی خواندنی از قبر و قیامت
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: هر کس در فاصله میان ظهر روز پنجشنبه تا ظهر روز جمعه از دنیا برود، خداوند او را از فشار قبر ایمن می دارد.(ثواب الاعمال، ترجمه انصارى، ص ۳۷۵)
برخی روزها مثل شب جمعه دارای برکات معنوی هستند شاید در این ایام، حوادثی در بین زمین و آسمان اتفاق می افتد که در چیزهایی مثل فشار قبر تاثیر گذار است. بنابراین خداوند با حساب و کتاب خود برخی بندگان مومنش را که می خواهد از فشار قبر مصون نگه دارد در شب جمعه می میراند.
تصویری از قبر بهجت العرفا، آیت الله بهجت(ره)
اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضِیقِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْر. (مکارم الأخلاق،قسمتی از دعای هر صبح وشام از امام صادق ص ۲۷۹) خداوندا از عذاب قبر و تنگى و فشار قبر بتو پناه میبرم.
به محض ورود میت به قبر، شب اول قبر آغاز می شود که ممکن است تحمل همان سختی های اولیه، جهت آشنایی با جهان آخرت، پذیرفتن حقایق هولناکی چون حساب و کتاب، نکیر و منکر، برزخ و قیامت و… باشد. لذا سخت ترین شبی است که میت تجربه می کند و گریزی از آن نیست اما چون به شدت متاثر از اعمال و نیات افراد است می توان کیفیت آن را به دست خود تغییر داد و از وحشت و فشار آن کاست و بزرگانی چون ائمه معصومین را به فریادرسی طلبید. لذا هر چند شب اول قبر حتی برای مومن هم سخت است اما با وجود فرشته های الهی و اعمال نیک خود مومن و حضرات معصومین، می تواند برای مومن بسیار آسانتر و بلکه غیر قابل مقایسه با شب اول قبر کافر و فاسق باشد.
راز سنگ قبر آیت الله بهجت
پس از عروج ملکوتی آیت الله بهجت و خاکسپاری ایشان در حرم مطهر حضرت معصومه (س) تا حدود دو ماه نشان خاص و ثابتی روی مزار ایشان موجود نبود و پس از آن هم یک صندوق چوبی با پوششی سیاه و پارچهای روی قبر این عالم دینی قرار گرفت. بعد از مدتی نیز آن پارچه، با بنری که نقش محراب داشت و متنی توصیفی و عربی روی آن نوشته شده بود جایگزین شد.
اما سرانجام از طرف بیت آیت الله بهجت سنگی به ابعاد ۸۰ × ۱۸۰ پیشنهاد میشود، اما در بازار سنگ این نوع سنگ بسیار کمیاب بود و نیاز به پیگیریهای مداوم داشت؛ از سوی دیگر برداشت از وجوهات شرعی، برای تهیه سنگ مزار به هیچ عنوان مورد نظر بیت معظم له نبود و برخی دوستداران و شاگردان آیت الله بهجت، داوطلب پرداختی به میزان توانایی خود و چند نفری نیز داوطلب پرداخت کل وجه شدند.
با گذشت بیش از یکسال نه تنها جستجوی سنگ بلکه متن، نوع خط، نوع ترکیب بندی و … مشخص نبود! گویا هیچ متنی رسا نبود تا آن شخصیت والا را توصیف و معرفی کند تا این که هنرمندی متعهد و از ارادتمندان آیت الله بهجت پیشنهاد میکند: «رساترین کلام در تعریف آقا امضای ایشان بود؛ العبد». این پیشنهاد مورد تائید قرار میگیرد.
با پیگیری و همراهی آستانه مقدسه حضرت معصومه (س)، کارگاهی در اطراف تهران که سنگی با ابعاد مورد نظر را دارد، معرفی میشود.
اما به علت آماده نبودن وجه خرید سنگ، مدتی طول میکشد تا سرانجام بانی سنگ مشخص و سنگ خریداری میشود.
برای خطاطی و حجاری هنرمندانی از قم و اصفهان و تهران معرفی میشوند و تقسیم کار می شود که در این میان سهم ستاد بازسازی عتبات اصفهان قابل توجه بود؛ هنرمندانی صدیق و متدین که بی وضو دست به کار نبردند.
به این ترتیب در وسعتی از سادگی و خلوتی سنگ، اصالت و هویتی برجسته، رخ می کند، «العبد محمد تقی بهجت بن محمود». «العبد» در قطعهای میناکاری نقش میگیرد و در هنری زیبا و کاری بسیار نو ، روی سنگ قبر متصل میشود.
همزمان با ایام با سعادت عید بزرگ غدیرخم، سنگ مضجع شریف حضرت آیت الله العظمی بهجت (قدس سره) بر مزار آن عالم ربانی واقع در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) نصب گردید.
شایان ذکراست مراحل طراحی و اجرای سنگ مضجع شریف ، طی یکسال گذشته با همراهی و مشاوره اساتید مجرب و برجسته این فن و هنرمندان شهرهای قم، تهران و اصفهان همچون استاد فرشچیان، دکتر اسکندرپور، استاد عبدالرضایی، استاد سلیمانی، استادنجابتی ، استاد فیض اللهی و دیگر اساتید معظم با همکاری ستاد بازسازی عتبات عالیات مستقر در استان قم و اصفهان با حجاری مجرب ترین اساتید و هنرمندان استان اصفهان به مرحله اجرا درآمد.
ضمنا اطراف این سنگ، با ابیاتی از اشعار عرفانی و توحیدی معظم له مزین گردیده است .
مصاحبه حجةالاسلام والمسلمین استاد سید رضا خسروشاهى
با شناختی که در طی چند سال متوالی از حضرت آیت الله بهجت کسب نموده ام، ویژگیهای اخلاقی خاصی در ایشان مشاهده کرده ام که به برخی از آنها اشاره می کنم:
دائم الذّکر بودن یکی از خصوصیّات بارز آیت الله بهجت دائم الذّکر بودن است.
یک روزکه ایشان بعد از اقامه نماز جماعت از مسجد به طرف منزل می رفتند، رو به تعدادی از طلاّب که همراه و پشت سر ایشان حرکت میکردند نمودند و فرمودند: با من کاری دارید؟ گفتند: نه، می خواهیم چند قدمی همراهی حضرتعالی نصیب ما بشود.
ایشان فرمودند: من از مسجد تا منزل برنامه ذکر خاصّی برای خود دارم، ولی چون فکر میکنم شما با من کاری دارید ذکر را متوقّف میکنم، و وقتی به منزل میرسم میبینم برنامه ام کامل انجام نشده است وناراحت میشوم.
فکر کردن قبل از سخن گفتن از دیگر ویژگیهای بارز ایشان آن است که هرگاه می خواهند مطلبی را بفرمایند علاوه بر رعایت مقتضای حال، نخست درباره سخنی که می خواهند بفرمایند فکر می کنند.
حتّی در این زمینه فکر میکنند که مطلب را چگونه و در چه قالب و جملاتی بگویند به گونهای که هم کوتاه باشد و هم رساتر مطلب را افاده بکند.
دوری از غفلت از جمله خصوصیّات دیگر ایشان آن است که یک لحظه از عمر خویش را به غفلت سپری نمی کنند و برای تمام اوقاتشان برنامه ای خاصّ دارند.
اهل کرامت ایشان مقامی بس والای معنوی را دارا هستند، و صدور کرامت ره اورد آن است که به یک نمونه از آن بسنده میکنیم:
از یکی از طلاّب که اینک در قید حیات است شنیدم که میگفت:بعد از ازدواج خانه ای در قم اجاره کردم، ولی پس از استقرار در منزل از نظر مالی دچار تنگدستی عجیبی شدیم و روزی رسید که به قدری دست مان تنگ شد که حتّی غذای شب را نداشتیم و در این فکر بودیم که چگونه آن را تهیه کنیم، و از سوی دیگر در شرایطی بودم که نمی توانستم از کسی قرض بگیرم.
از خانه بیرون آمدم و به منظور زیارت، روانه حرم حضرت معصومه(علیها السلام) شدم، پس از زیارت و هنگام خداحافظی دیدم کسی از پشت سر من آمد و یک مقدار پول به من داد و گفت: این باید به شما برسد و رفت.
برگشتم دیدم ایشان آیت الله العظمی بهجت است، در حالی که اصلاً به ایشان اظهار نیازی نکرده بودم.شبیه این قضّیه را از یکی دیگر از طلاّب نیز شنیده بودم.
بنده پس از شنیدن این دو جریان به یاد مطلبی افتادم که آیت الله بهجت فرموده بودند و آن اینکه:
«آیا میشود مولایمان از ما بی خبر باشد یا ما را به حال خودمان وابگذارد؟!» و تأکید میکردند که طلبه ها باید به وظایف خود عمل کنند و نگران چیز دیگری نباشند، خود مولا و آقای ما مواظب ماست، اینطور نیست که ما را از چشم بیندازد.
دیدگاه بزرگان و علما درباره ایشان چیست؟
مجموعه ویژگی های گذشته و دیگر خصوصیّات، ایشان را به عنوان یک عالم ربّانی در نظر ما جلوه گر میسازد; از این رو علما و بزرگان نیز به ایشان عنایت ویژه دارند.
به عنوان مثال یادم هست که روزی علاّمه محمّدتقی جعفری ـ رضوان الله تعالی علیه ـ آمده بودند ملاقات ایشان، بعد از ملاقات هنگام خارج شدن از منزل آقا، بنده را در بین راه دیدند.
و فرمودند: «اینکه در روایات آمده که: «هر کس در چهل روز با عالم ملاقات نکند، ماتَ قَلْبُهُ(39)» و همچنین: «زِیارَةُ الْعُلَماءِ اَحَبُّ اِلَی اللّهِ مِنْ سَبْعینَ طَوافاً حَوْلَ الْبَیْتِ»(40)
مصداق بارز علماء ایشان هستندو نیز میفرمودند:
«نفْسِ دیدن و ملاقات کردن ایشان خودش سر تا پا موعظه و هشدار دهنده است.
من هر وقت آقا را میبینم تا چند روز اثر این ملاقات در من باقی است.»
در طول مدتی که با آیت الله بهجت آشنا بودید، چه تذکرات و موعظه های داشتند که نقل آن برای دیگران نیز مفید است؟
مطالب فراوان، که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
قدم اوّل در سیر الی الله آیت الله بهجت می فرمودند: قدم اوّل در سیر الی الله و در مسیر تقّرب به خدا این است که انسان در همان حالی که متوجّه خودسازی میشود یک مسافت و فاصله ای با مولای خود دارد، نخست باید مواظب باشد که حدّاقل اگر نزدیکتر نشد فاصله ای را که با مولا دارد بیشتر نشود و سعی کرده موقعیّتی را که دارد حفظ کند. تا بعد کم کم به جلو حرکت و خود را به مولا نزدیکتر نماید.
گرفتن تأییدیه و امضاء از امام زمان (عج)ایشان در بیاناتشان میفرمودند:
ما طلاّب باید در این فکر باشیم که چگونه میتوانیم یک امضا و تأییدی از مولایمان حضرت ولی عصر(عج) بگیریم؟ یعنی چگونه درس بخوانیم و چگونه رفتار کنیم که مولایمان ما را امضاء و تأیید کند؟ یک طلبه همیشه چه در اوان تحصیل و چه بعد از فراغ از تحصیل باید همّ و غمّش و فکرش این باشد که رفتارم، کردارم گفتارم چگونه باشد که آقا مرا تأیید کند.
اگر طلبه ای همیشه به این فکر باشد و در این مسیر حرکت کند که امضای آقا را بگیرد، دچار هیچ انحرافی نخواهد شد، نه در کردارش و نه در گفتارش و نه در رفتارش، و خلاف زی و شأن از او سر نمیزند و چنین طلبه ای هرگز دچار سردرگمی و بحران نخواهد شد.
اجتناب از صفات رذیله آیت الله بهجت خیلی تأکید داشتند بر اجتناب از صفات رذیله و می فرمودند که: مثلاً سجده طولانی از عباداتی است که کمر شیطان را میشکند، اما کسی که سجده طولانی انجام میدهد باید مواظب باشد که مرتکب ریا نشود، و به عنوان طنز و مثال میفرمودند:
بعد از سجده باید جلوی آینه بایستد و ببیند آیا جای مهر در پیشانی اش نقش بسته یا نه؟ اگر نقش بسته بود مقداری بمالد تا اینکه به صفت رذیله ریا مبتلا نشود.
کنترل زبان
ایشان خیلی تأکید میکردند بر کنترل زبان و می فرمودند: باید زبان را کنترل کنیم به صورتی که باید 24 ساعت تأمّل و اندیشه کنیم و یک ساعت صحبت کنیم، بلکه شاید یک ساعت هم زیاد باشد.
در وصف عظمت روح آن بزرگمرد هر چه بگوییم و بگوییند
بنویسیم و بنویسند
هیچ نگفته ایم
و
هیچ ننوشته ایم
تنها این تک بیت را بیاد ایشان در این عصر پنجشنبه میتوان نوشته که
از شمار دو چشم،یک تن کم .......و از شمار خرد هزاران
بیش
العبد الاحقیر
ابراهیم ملکی